اولین محرم
امسال برای اولین بار شما رو بردم بیرون تا مراسم سینه زنی عاشورا رو ببینی. صبح که رفتیم سر یخچال شما ساکت بودی و تعجب کردی و با آهنگ عزاداری به جای سینه زدن دستت رو به صورت رقص تکون میدادی. لباس علی اصغر هم تنت کردم ولی از بس شیطونی نذاشتی که سربند را برات ببندم. ...
نویسنده :
مامان مگی
10:28